زندگینامه :

حاج حسین احسانی بشرویه ای متخلص به " احسان " فرزند حسن ، شاعر و ادیب معاصر خراسان ، در سال ۱۳۰۸ ه. ش. در شهرستان بشرویه به دنیا آمد. او در سن هفت سالگی به مکتب خانه رفت و قرآن را فرا گرفت و نیز در سنین بالاتر ادامه تحصیل داد و گواهینامه ششم ابتدائی را کسب نمود.از همان اوان کودکی علاقه ی زیادی به شعر و ادبیات داشت و گهگاهی شعر می سرود. در سال ۱۳۳۴ به خدمت شهربانی درآمد و همین ذوق و قریحه ی او بود که باعث فزونی افتخارات و ترفیعات وی می شد.
او نقل می کرد که روزی افسر ارشد پادگان از وی خواست او را مدح کند ولی او جسورانه در پاسخ درخواستش گفت: تو نه آنچنان خوبی که مدحت را بکنم و نه آنچنان بدی که برایت هجوی بسرایم و لکن کار من هم مدح افراد نیست و نتیجتا افسر ارشد او را تحسین نمود.
و چه زیبا سرود:

عهــد کــردم که تــا نفــس دارم در ره غیــر حــق قـدم نزنم

چون که خواهم سخن کنم آغاز راست گویم ویا که دم نزنم

گربخواهــم به صفحه بنویســم حــق نویســم و یــا قلم نزنم

پس از انقلاب اسلامی او در شب شعرهای متعدد و زیادی شرکت نمود. وی در جشنواره های متعدد نیز شرکت نمود و توانست در این زمینه نیز موفقیتهایی کسب کند. در کنگره شعر نماز،شعر وی در سطح ملی به جشنواره راه یافت. در جشنواره استانی رضوی نیز موفق به کسب مقام گردید.
در زمان برگزاری همایش استاد بدیع الزمان فروزانفر یعنی در سال ۱۳۸۳ در شهرستان بشرویه به شعرخوانی می پرداخت و گزیده ای از اشعارش چاپ شد. مجموعه اشعار او حدود ۴۰۰۰ بیت است که هنوز به چاپ نرسیده است.
علاقه ی او به ادبیات چنان زیاد بود که با وجود بیماری همیشه در جلسات شعرخوانی انجمن شعر و ادب استاد فروزانفر شرکت می نمود و مایه رغبت جوانان و نوجوانان به حضور در جلسات می گردید.

حاج حسین احسانی پس از مدتی بیماری سرانجام در بامداد روز چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲ ه. ق. مصادف با عید قربان، درگذشت و در مزار عمومی بشرویه معروف به بهشت امام حسین ( علیه السلام ) به خاک سپرده شد.

نمونه شعر :

عشــق را گفتــم که چونی در ره جانان خود

گفت فرمان هر چه آید دان مرا انکار نیست


گفتمــش گر ســر برندت در ره نیـــل و هدف

گفت ما را آرزو جــز عــارض گلنـــار نیست


شهد شیرین شهادت از عسل شیرین تر است

چونکه در آن دست غیرمحرمی در کار نیست


گفتمش ما را ببر با خود به هر جا می روی

گفت هر کس لایق این ره و آن دربار نیست


گر که خواهی زد قدم در ورطه ی میدان عشق

ترک سر کردن دگـر در ظاهــر و گفتار نیست


شاعران گوینده شعرند و مــن گــویای عشق

عاشقــان را جایگه بهتــــر زکوی یــار نیست


بس کن ای"احسان" میان عاشقان رمزی بود

چونکه هر نامحرمی را ره درین بازار نیست

منابع

------------------------

- وبلاگ انجمن شعر فروزانفر بشرویه : مقاله " گوشه ای از زندگینامه مرحوم حاج حسین احسانی " نوشته آقای سید روح الله فریدونی http://avayebadie.mihanblog.com/

- وبلاگ بشرویه دارالعلم والامان: مصاحبه با شاعرگرامي شهرستان بشرويه حاج حسين احساني ، تهیه شده توسط سمانه سالار صادقی http://www.boshroye.blogfa.com/