|
مشاهیر ایران و اسلام
|
||
زندگینامه :
میرزا شریف متخلّص به «خازن» فرزند نوری بیک خازن تبریزی، شاعر و ادیب خوشنویس قرن یازدهم هجری. در محلّه عباس آباد اصفهان ساکن بوده و علاوه بر سرودن شعر مستوفی محال موقوفات مسجد جامع عباسی [مسجد امام فعلی] در اصفهان بوده است. از آن شغل کناره گرفته و وزیر یوسف خان حاکم ایل بختیاری شد.
از اوست:
تا گیرمش در آغوش همچو عکس
هر جا که یار جلوه کند آب می شوم
منابع
-------------------------------------------------
- اعلام اصفهان ج ۳ ص
- تذکره نصرآبادی ، تصحیح وحید ص ۹۲.
- دانشمندان آذربایجان ، چاپ اول ص ۱۲۹.
- تذکره روز روشن ص
- تذکره شعرای آذربایجان، ج ۲، صص ۱۹۶ و ۱۹۷
- سخنوران آذربایجان، ص ۳۳۱.
- تذکره غنی، ص ۴۸.
زندگینامه:
خالصی تبریزی از شاعران قرن دهم هجری است. وی علاقه زیادی به اندوختن زر داشت . سی سال عمر خود را در راه جمع کردن زر به سر برد و در نود سالگی مرد و زرها به دیگران ماند.
نمونه شعر:
جانا غم تو مایه ی عیش نهان ماست
درد تو مونس دل بی خانمان ماست
*
بودم اسیر زلفش و خط نیز رخ نمود
شد مهر من یکی دو بر آن مه از آنچه بود
*
منابع
------------------------------------
- تذکره تحفه سامی ص ۳۱۲.
- سخنوران آذربایجان ص ۳۳۱.
- دانشمندان آذربایجان ص ۱۳۲.
- فرهنگ سخنوران ص
- گلزار جاویدان ج ۱ ص ۴۳۶.
- تذکره شعرای آذربایجان ج ۲ ص ۱۹۷ و ۱۹۸.
زندگینامه :
میرزا محمّدامین تبریزی معروف به «آقاسی» و متخلّص به «خازن»، شاعر ادیب، فرزند ضیاءالدّین. در محلّه عبّاس آباد اصفهان ساکن بوده، مدّتی تحصیل کرد، و سرانجام به شیراز رفت، و در آن جا وفات یافت.
نمونه شعر :
گلشن فردوس اگر خواهی مرنجان خلق را
سدّ راهی چون غبار خاطر احباب نیست
*
منابع
-------------------------------------------------
- تذکره نصرآبادی، تصحیح وحید ص ۲۰۶ ، تصحیح ناجی ج۱ ، صص ۲۹۴ و ۲۹۵.
- الذّریعه، ج9، ص279
- دانشمندان آذربایجان،چاپ اول ص9.
- تذکره شمع انجمن ص
- سخنوران آذربایجان ص ۳۳۰.
- تذکره شعرای آذربایجان ج ۲ صص ۱۹۱و ۱۹۲.
مولانا خاتمی تبریزی از شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است. وی در تبریز ساکن بود و از شاعران دربار سلطان یعقوب آق قویونلو به شمار می رفت . وی به شغل کتابفروشی اوقات می گذرانید . این شعر را در پاسخ به درویش دهکی سروده است :
من که حیران رخت با چشم گریان مانده ام
چشم چون بردارم از روی تو حیران مانده ام
و نیز از اوست :
کاکل به شانه می زند آن دلستان من
می پرورد بلای سیه بهر جان من
*
منابع
--------------------------------------
- تذکره مجالس النفایس ص ۳۰۸.
- تذکره تحفه سامی ، تصحیح همایونفرخ ص ۲۶۸.
- دانشمندان آذربایجان ، چاپ اول ص ۱۲۸.
تذکره شعرای آذربایجان ج ۲ ص ۱۸۷.
- الذریعه ج ۹ ص ۲۷۷.
- فرهنگ سخنوران ص ۱۷۹.
زندگینامه:
مولانا خواری تبریزی از شاعران قرن دهم هجری است. تقی الدین اوحدی بلیانی درباره ی او می نویسد :
" ذهنی کریم و طبعی مستقیم داشت . گوهر تابدار کلامش در غایت خوشابی و سیرابی. میوه ی نهال طبعش در غایت رسیدگی و مزه بود "
وی خود می گفت اصل من از هرات است اما اکثر مردم وو را تبریزی می دانستند. در فنون شعر و ادب شاگرد لسانی شیرازی بود.لسانی شیرازی در سال های آخر عمر در تبریز ساکن بود.
وی در سال ۹۷۴ ه ق درگذشت.
نمونه شعر :
*
منابع
-------------------------------------------
- تذکره عرفات العاشقین ج ۲ ص ۱۲۸۱.
- تذکره شمع انجمن ص ۲۳۹.
- نتایج الافکار ص ۲۱۹.
- تذکره آتشکده
- سخنوران آذربایجان ص ۳۴۰.
زندگینامه:
مولانا خلف تبریزی از شاعران قرن نهم هجری و از شیخ زادگان النج در آذربایجان بود. " در خلق و خلق پسندیده و در فهم و فراست به سرحد کمال رسید ".
وی برای تحصیل از تبریز به هرات رفت و سرانجام مصاحب بدیع الزمان میرزا گورکانی شد.در سرودن انواع شعر و معما مهارت داشت.
در برخی نسخه های خطی عرفات العاشقین نام او " خلفی " و برخی دیگر " خلقی " ضبط گردیده است.
نمونه شعر :
معما به اسم " عبدی " ( خورشید که عین باشد چون باز طالع شود یعنی بر بدیع در آید اسم " عبدی " حصول یابد )
صد شکر که وصل دوست واقع شد باز
سوز دل و آب دیده مانع شد باز
خورشید بدیع ما اگر غایب بود
طالع نددی نمود و طالع شد باز
*
منابع
-------------------------------------------
- تذکره مجالس النفائس صص ۶۵ و ۲۳۸.
- تذکره عرفات العاشقین ج ۲ ص ۱۲۳۱.
الذریعه ج ۹ ص ۲۹۹.
تذکره روز روشن ۲۰۱.
زندگینامه:
خطایی تبریزی از سخنوران قرن نهم هجری و یکی از شعرای دربار سلطان یعقوب آق قویونلو است که بین سالهای 860 الی 872 هجری در پایتخت خود تبریز حکومت می کرده است. از زندگی و شرح حال او اطلاعاتی در دست نیست و تنها مثنوی یوسف و زلیخا از او در دست است.
نسخه های فراوانی از منظومه ی خطایی در کتابخانه های جهان موجود است که اثر یوسف و زلیخا از روی این نسخه ها چاپ و منتشر شده اند و ادیبان بزرگی چون حمید آراسلی، کؤپرولوزاده و دیگران به تدقیق و بررسی آن پرداخته اند. چاپ دیگری از این اثر در سال 2004 در باکو منتشر شد. این نسخه های دارای تعداد ابیات متفاوتی هستند که از 930 بیت تا 1045 بیت متفاوت است. نسخه ای متقن از این اثر در کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی ایران نیز وجود دارد. این نسخه با نام مجموعه چند منظومه ترکی و فارسی به شماره 209791 نگهداری می شود که علاوه بر یوسف و زلیخا از خطایی تبریزی، منظومه های دیگری را نیز داراست که از آن جمله می توان به بایقوش نامه، غزلیات شاعری ماهر با نام عسگری و غیره اشاره کرد. جالبتر آنکه مناجاتی از شمس تبریزی به زبان ترکی نیز در این مجموعه وجود دارد. دیوان غزلیات عسکری در این مجموعه ارزشمند و قابل تدقیق است. کتابت این نسخه به سال ۱۲۵۸ برمی گردد. هرچند که قدمت بالایی ندارد، اما به دلیل وجود آثار ارزشمند آن بسیار معتنم می باشد.
نشر این اثر در باکو در سال ۲۰۰۴ م. اتفاق افتاد. اما منظومه یوسف و زلیخا در این نسخه بسیار به همین نسخه نزدیک است. البته بسیار ارزشمند آن است که تمامی نسخه ها مورد تطبیق قرار گیرد و اثری کامل منتشر گردد. در این اثر حمچون سنت مثنوی نویسی در ادبیات ترکی دارای غزلیات و دیگر فرمهای شعری در درون مثنوی را شاهد هستیم. در اینجا هیجانات قهرمانان و یا سخنان و حرف دل آنان از فرم مثنوی بیرون می آید و در قالب غزل ریخته می شود. این سنت از نخستین مثنوی های ترکی در قرن ششم و هفتم آغاز شده و جزو سنتهای مثنوی ترکی گشته است.
نمونه شعر :
ابتدا قیلدیم بنام اول کریم
ای که بسم الله الرحمن الرحیم.
اؤیله بیلدیک بیر خبرده اول غنی
یعقوبا وئرمیش اون ایکی اوغلنی.
آلتی عورت هر بیری نین اوغلانی
ایکی ایمیش اؤیله بیلدیک بیز آنی.
ابن یامین له یوسف بیر آنادان
قادر الله دور بو ایشی یارادان.
یاشدا روبیل قاموسوندانه باش ایدی
یوسف اما قاموسی ایچینده فاش ایدی.
وئرمیش ایدی یوسفه الله جمال
یوسف ایدی حسن ایچینده پُر کمال.
راوی سؤیلر شکا اوندور همان
دوققوزی یوسفده آنین بی گمان.
جمله خلقه بیر حسن وئرمیش خدا
قامو عالمده یوسف حسنی جدا.
چونکه یئتدی یوسف اون یاشینه
اؤلدو آنا، گؤر نه گلدی باشینه.
اون یاشینه چونکه یوسف یئتدی دیر
یوزی نوری عالمی بدر ائتدی دیر.
یعقوبون وار ایدی بیر قیز قردشی
عمر ایله اولاد اسحاقین باشی.
اول دیله دی ساخلاماقه یوسفی
وئردی آنا یوسفی یعقوب صفی.
دردینه دؤزمه دی کندی اوغلونون
آلماق ایدی اوعلون الیندن آنین.
گؤردی قیز کی یوسفی آندان آلور
اول جمالیندن آنین محروم قالور.
بیر کمر دوشموش ایدی قیز الینه
آلدادوب باغلادی یوسف بئلینه.
شریعت بئله ایدی اوغری بیل،
مالدان اؤترو قول اولوردی یئددی ایل.
چون کمری یوسفه هم باغلادی
واردی قیز یعقوب قاتیندا آغلادی.
آییتدی: آتامدان کمر قالمیش ایدی،
ای برادر یعنی بو نه ایش ایدی؟
آییتدی آنی کیم آپارمیش اوغری دیر
هر کیم ایشه ائیلر آنی دوغری دیر.
تاپدی یعقوب آنی یوسفده اؤزی
اوغلو قول اولدی اخی اوتماز سؤزی.
دوتدی اول یوسفی اکلتدی خاتون
قالمادی هئچ یعقوبون باغریندا خون.
ایکی ایلدن خاتون اؤلدی قالمادی
هئچ کیشی کامین جهاندا آلمادی.
واردی اول یعقوب سئوینه – سئوینه
یوسفی یعقوب گتوردی ائوینه.
حمله عالم گون یوزینه یار ایدی
بیر گؤره ن بیر ده گؤرونجه زار ایدی.
آی جمالی پاک جنت صورتی
حق آنا وئرمیش تمام خال – خطی.
سونرا آندان گؤزدی یوسف بیر دوشی
هم اؤزین گؤردی هم اون بیر قردشی. . .
*
منابع
--------------------------------------------------------
- مقاله " خطایی تبریزی و یوسف و زلیخا " ، وبلاگ " قیزیل قلم آذر " نوشته م. کریمی ، ۳ بهمن ۱۳۹۶.
- دانشمندان آذربایجان ، چاپ اول ص
- فرهنگ سخنوران ص
زندگینامه :
حسین بیگ تبریزی متخلص به " خروشی " از شاعران قرن یازدهم هجری است. او و برادرش محمد تقی سلطان از بزرگان تبریز و مورد اعتماد شاه عباس بزرگ بودند . برادرش به خاطر شاعت و مردانگی در جنگ با عثمانی ها در آذربایجان مرتبه سلطانی یافت و در یکی از منطق آذربایجان والی شد.
حسین بیگ در تبریز بود و سپس به اصفهان رفت و آنجا ساکن شد و از طرف او به عنوان سفیر به دربار جهانگیر پادشاه هند در گلکنده رفت و آن را به خوبی انجام داد تا جایی که جهانگیر سفارش او را به شاه عباس کرد. خروشی در سال ۱۰۲۶ ه. ق. از آن ماموریت بازگشت. پس از بازگشت از امور دولتی کناره گرفت و مصاحبت با شاعران و دانشمندان و عارفان را اختیار کرد. گاهی شعر می گفت و بیشتر به سرودن قصیده می پرداخت.
در " منتخب اللطایف " به اشتباه نام او را حسن بیگ نوشته است.
نمونه شعر :
پیر مغان اگر قدحت پر نمیدهد
بستان و دم مزن که تهی از اشاره نیست.
*
گر جام خالیت بدهد پیر می فروش
بستان و دم مزن که تهی از اشاره نیست
*
دردخواهم که جهان بر دل من سرد کند
هر کجا دست نهم بر دل خود درد کند
*
هرگز ز بد جهان خروشی نزدیم
دادیم به دل دوزخ و جوشی نزدیم
رباعی
هرگز ز بد زمان خروشى نزنیم
داریم به دل دوزخ و جوشى نزنیم
گر آتش فاقه مان كند خاكستر
ما حلقه ى لب بر در گوشى نزنیم.
*
رباعی
یکچند در زهد چو احباب زدیم
آخر نقبی به گنج نایاب زدیم
تا شبهه ز تسبیح و ردا برخیزد
بردیم بمیخانه و بر آب زدیم
*
منابع
-------------------------------------
- تذکره عرفات العاشقین ج ۲ص ۱۲۶۶.
- تذکره نصرآبادی ، تصحیح وحید دستگردی ص ۷۵.
- سفینه خوشگو ص ۲۱۹.
- منتخب اللطایف ص ۲۵۹.
- دانشمندان آذربایجان ، چاپ اول صص ۱۴۵ و ۱۴۶.
- قاموس الاعلام ج۳ ص ۲۰۳۷.
- الذریعه ج ۹ ص ۲۹۲.
- فرهنگ سخنوران ص ۱۸۹.
- صبح گلشن ص ۱۵۱.
- کاروان هند ج ۱ ص ۳۳۴ و ۳۳۵.
- تذکره شعرای آذربایجان ج ۲ صص ۲۰۱ - ۲۰۳.
- سخنوران آذربایجان صص ۳۳۵ و ۳۳۶.
- مفاخر آذربایجان ج ۳ صص ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷.
- مخزن الغراب ج ۲ ص ۹۴.
- اثر آفرینان ج ۲ ص ۳۲۶.
خرمی تبریزی از شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است.
امیر علیشیر نوایی درباره ی او می نویسد :
" مولانا خرمی از شعرای سلطان یعقوب خان است و شخصی خرم و تازه است و فضائل او بی حد و اندازه است."
و در جایی دیگر بیشتر او را معرفی می کند :
" مولانا خرمی از شعرای معروف سلطان یعقوب بود و پیش او مرغوب . و در زمان شاه اسماعیل صوفی به مکه مبارکه آمد و در آنجا غیر معروف بود . زیرا که مردم آنجا زبان او را نمی دانستند . به واسطه ی آن که سبب عرفان زبان است. و هر زری که در ایام سلطان یعقوب خان جمع کرده بود ؛ قطاع الطریق راه مکه ی مبارکه همه ازو ستدند و در حضور او در حین قسمت متفرق ساختند و شعر او در همه جا معروف است. "
نمونه شعر :
بی تو جز داغم نمی سوزد کسی را دل به من
وه که دلسوزی ندارم غیر داغ خویشتن
*
خرام ای سرو و هر سو کاکل مشکین پریشان کن
ندارم تاب دیدن ، سایه بر خورشید تابان کن
*
در پریدن نکند بال فشانی بلبل
دست ها بر سر خود می زند از حسرت گل
*
خم ابروی تو طاقی است به شوخی مایل
بشکند هر که بر آن طاق نهد شیشه ی دل
*
با خیال آن دهان هستیم شب ها تا سحر
غنچه سان لب بسته و بنشسته در خون جگر
*
که تنهائی ام بیگانه و خویشند ناپیدا
چو یار آید شود از بخت من صد آشنا پیدا
*
برای درد دل گفتن تو را تنها نمی یابم
در آن ساعت که تنها یابمت خود را نمی یابم
*
منابع
-------------------------------------------------
- تذکره مجالس النفائس صص ۳۰۱ ، ۴۰۱.
- الذریعه ج۹ ص ۲۹۲.
زندگینامه :
آگهی تبریزی از شاعران قرن نهم هجری است . وی به سوزنگرى گذران زندگی می کرد و گاهى شعر می گفت . و با سلطان یعقوب آق قویونلو معاصر بود .
نمونه شعر :
به گریه موسم گل در فراق یار گذشت
به گلرخى ننشستیم و نوبهار گذشت
منابع
----------------------------------------
- تذکره تحفه سامی ص ۳۱۷.
زندگینامه :
مولانا لطفی تبریزی ،از شاعران قرن یازدهم هجری و از اشرافزادگان آذربایجان بود. در زمان جهانگیر پادشاه هند (۱۰۳۷-۱۰۱۴ق) به هندوستان رفت و از طرف وی ملقب به موزون الملک شد و به مناصب دولتی نیز منصوب گردید. مؤلف تذکرهٔ "میخانه" ، در ۱۰۱۷ق ، او را در لاهور ملاقات کرد. مولانا مرشدخان بروجردی که معاصر وی بوده او را ستوده و گفته است : " وی از نیکان روزگار است و در اهلیت و آدمیت بی مثل و مانند است."
مولانا لطفی در سال ۱۰۲۵ ه. ق. درگذشت.
نمونه شعر :
یک چند پی گردش افلاک شدیم
یک چند پی دانش و ادراک شدیم
از آمد و رفت خود همین فهمیدیم
کز خاک برآمدیم و برخاک شدیم
*
ز روزگار بود تلخکامی همه کس
ز تلخکامی من روزگار تلخ شده ست.
*
منابع
----------------------------------------------------------
- تذکره عرفات العارفین ج ص
- تذکره میخانه صص ۸۱۸- ۸۱۹.
- لغت نامه دهخدا ج ۱۳ ص ۱۹۶۹۹
- دانشمندان آذربایجان ( چاپ دوم) ص ۴۶۲.
- کاروان هند ج۲ ص ۱۱۹۸.

زندگینامه:
دکتر محمد حسن لطفی ، نویسنده و مترجم و پزوهشگر فلسفه ، در سال ۱۲۹۸ ه. ش. تبریز متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی، دبیرستان را در مدرسه محمدیه(دبیرستان فردوسی)و زیر نظر اساتیدی چون شهاب فردوس جلال همایی و سید هادی سیناگذراند (نشریه کلک شماره60)در همانمقطع زمانی ، در سال ۱۳۱۷ وارد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهرانشد. در سال ۱۳۲۲ بورس دولت ترکیه را علیرغم میل باطنی پذیرفت.[۱] بعد از مدتی بورس وقفیهٔ هومبولد را پذیرفت و در سال ۱۹۴۳ عازم آلمان شد و به تحصیل دکترای حقوق کیفری در دانشگاه گوتینگن پرداخت.[۲] در همین ایام آلمان درگیر جنگ با متفقین بود و پس از سقوط آلمان نازی، تحصیل لطفی نیمهتمام ماند. او پس از سختیهای بسیار، به کمک افسران صلیب سرخ ارتش انگلیس[۱] به کمیتهای که برای کمک به خارجیان سرگردان در آلمان تشکیل شده بود، معرفی گشت. وی بعدها دستیاربرتولد اشپولر، رئیس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه گوتینگن و از اسلامشناسان و استادان بنام زبان فارسی شد.
وی پس از اخذ درجهٔ دکترای حقوق کیفری، در سال ۱۹۴۷به ایران بازگشته و پس از توقفی سه ساله، در سال ۱۹۵۰ بهآلمان بازگشت و با همسر آلمانی خود، خانم زیگرید لطفیکه دانشجوی ادبیات روسی بود ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی دوباره به ایران بازگشته و در جریان ملیشدن صنعت نفت به فعالیت سیاسی رویآورد. پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت فرهنگی پرداخته و در نخستین گام، رسالهٔآپولوژی (رسالهٔ محاکمهٔ سقراط) افلاطون را با همکاریرضا کاویانی به فارسی برگرداند که در واقع اعتراضی به محاکمهٔ محمد مصدق در دادگاه نظامی بود . در ادامه به ترجمهٔ کلیه آثار اصلی و منتسب به افلاطون پرداخت. در اواخر عمر نیز قصد ترجمهٔ کلیهٔ آثار ارسطو را داشت که به علت فوت ناتمام ماند.
دکتر لطفی در روز دوم آذر سال ۱۳۷۸ ه. ش. درگذشت.
کتاب ها :
*
منابع
------------------------------------------------------
- ویکی پدیا ، دانشنامه آزاد اینترنتی
- سایت اینترنتی تربت ما ، ۳ آذر ۱۳۹۹ ، مقاله : یادی از محمد حسن لطفی و ترجمه های ماندگارش ، نوشته کاظم خطیبی.
بدرالدین تبریزی ، معمارِ مقبرة جلالالدین رومی * (مولوی) و از جملة دانشمندان قرن هفتم. وی اهل قونیه و از اصحاب جلالالدین رومی و احتمالاً از ایرانیان اهل علم و صناعتی بود که پس از حملة مغول به ایران، در اواسط قرن هفتم، به آسیای صغیر کوچ کردند. مجدالدین فریدونبن احمد سپهسالار (ص 39) و شمسالدیناحمد افلاکی (ج 1، ص 141 و مواضع دیگر) گذشته از اشاره به ارادت او به جلالالدین، فضایل بسیاری برای وی برشمردهاند و او را در نجوم، رقوم و هندسه، سیمیا و کیمیا، سحریّات و حل خواص نیرنجات (یا: نارنجات = علمالحیل) متبحر دانستهاند. حتی افلاکی، نظر «اصحاب عظام» جلالالدین را دربارة وی نقل کرده و گفته است: «مردی بود ذوفنون و در فنّ کیمیا و صنعت سیمیا بوعلی سینا بود و در حکمت... سقراط ثانی و افلاطون یونانی» (همان، ج 1، ص 387). عبدالباقی گولپینارلی، به نقل از ثاقب مصطفی دده مؤلف کتابِ سفینة نفیسة مولویان (تألیف 1148، چاپ 1283 در مصر) در تاریخ مشایخ و چلبیان طریقت مولویه، شمسالدین احمد افلاکی را از شاگردان بدرالدین تبریزی دانسته است (1366 ش، ص 170). به گفتة او از رسالة سپهسالار مجدالدین فریدون چنین برمیآید که بدرالدین تبریزی کیمیاگری میکرده و احتمالاً افلاکی نزد او کیمیا آموخته است (همان، ص 172(پس از درگذشت جلالالدین رومی (672) و به خاک سپرده شدن او در باغ سلطان (ارم باغچه) در کنار پدرش، علمالدین قیصر که سرداری دلاور و از بزرگان قونیه بود (ابن بیبی، ص 333) برآن شد تا برای جلالالدین بقعه و بارگاه بسازد. با کمک معینالدین پروانه * و نیز زوجة او گرجیخاتون (گولپینارلی، 1363 ش، ص 221)، امیرعلاءالدین قیصر و سلطان ولد، فرزند جلالالدین رومی، ساختمان بقعه و بارگاه با نظارت و معماری بدرالدین آغاز شد و ظاهراً در 673 پایان یافت. بنایی که بدرالدین تبریزی ساخته احتمالاً بدنهای استوانهای شکل داشته که بر چهارفیلپایه استوار بوده و برفراز آن گنبدی مخروطی قرار داشته است. در پایان قرن هشتم و سپس در عهد بایزید دوم (حک : 886-918(این بنا مرمت و ضمایمی برآن افزوده شد (برای آگاهی بیشتر از خصوصیات معماری مقبره رجوع کنید به جلالالدین رومی * ). این مقبره که به قبةالخضراء (گنبد سبز، در ترکی: یشیلقبه) معروف است، تقریباً مدفن پنجاه تن از احفاد جلالالدین نیز است.
منابع:
----------------------------------------
- دانشنامه جهان اسلام ؛
- ابنبیبی، سلجوقنامه ، چاپ هوتسما، لیدن 1902
- احمدبناخیناطور افلاکی، مناقبالعارفین ، چاپ تحسین یازیجی، تهران 1362 ش
- ابوالفتح حکیمیان، «قونیه و مرقد مولانا»، در بررسیهایی دربارة مولوی ، تهران 1354 ش، ص 213-278
- فریدونبناحمد سپهسالار، زندگینامة مولانا جلالالدّین مولوی ، با مقدمة سعید نفیسی، تهران ] تاریخ مقدمه 1325 ش [
- عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلالالدّین: زندگانی، فلسفه، آثار و گزیدهای از آنها ، با ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران 1363 ش
- همو، مولویّه بعد از مولانا ، ترجمة توفیق سبحانی، تهران 1366 ش
Encyclopaedia Iranica, s.v. Badr-al- Din Tabrizi (by H.Crane); TA , s.v. Mevlana Muzesi-Turbesiý (by M.Onder).
زندگینامه
خواجه همام الدین علاء تبریزی ، از شاعران برجسته قرن هفتم هجری در سال ۶۳۶ ه. ق به دنیا آمد.
وی از معاصران و ندمای خواجه شمسالدین محمد صاحبدیوان جوینی بود. نزد خواجه نصیر طوسی به تحصیل علم پرداخت. او همچنین از محضر مولانا قطبالدین شیرازی استفاده برد و از اقران او به حساب میآمد. گویند قطبالدین کتاب "مفتاحالمفتاح" خود را به خواهش او تألیف نمود. پس از طی این مدارج علمی مدتی به وزارت آذربایجان رسید و بعد با خواجه شمسالدین به روم سفر کرد.
وی در ادبیات ، شعر و انشاء و حسن خط متبحر بود و به عربی و فارسی شعر میگفت. از جمله ممدوحان او را میتوان خواجه شمسالدین صاخبدیوان ، خواجه شرفالدین هارون جوینی ، رشیدالدین فضلالله ، علامه نجمالدین عبدالغفار ، سلطان احمد تگودار ، غازانخان ، سلظان محمد خدابنده و مولانا قطبالدین شیرزای را نام برد. او در شعر از شعرائی چون سنایی و انوری و نظامی و سعدی ، که با او معاصرو معاشر بودند ، پیروی میکرد.
وی در اواخر عمر منزوی گشت و از مال و منصب اعراض نمود ، سپس به مکه رفت و بعد از مراجعت طریقهٔ صوفیه را پیش گرفت و مرید شیخ سعید فرغانی گردید. وی در سال ۷۱۴ ه. ق. در تبریز درگذشت و درمقبرهٔ الشعراء ، نزدیک مزار بابا مزید ، به خاک سپرده شد و به گفتهٔ بعضی از تذکرهها در خانقاهی که خود ساخته بود دفن گردید. در مورد سال تولد و مرگ او بین تذکرهها اختلاف است.
۱.تقریظی بر "توضیحات" خواجه رسیدالدین ، به نثر
۲. "دیوان" شعر ، مشتمل بر قصاید و قطعات و غزلیات ورباعیات و مثنویات ، از جمله یک مثنوی بر وزن "حدیقهٔ الحقیقهٔ" سنایی ، در تحقیق و تهذیب ، متجاوز از پانصد بیت و مثنوی "صحبت نامه" به وزن "خسرو و شیرین" نظامی؛ به نام خواجه شرفالدین هارون ، در سیصد و هشتاد و سه بیت.
نمونه شعر:
دانی چگونه باشد از دوستان جدایی
چون دیده یی که ماند خالی ز روشنایی
سهل است عاشقان را از جان خود بریدن
لیکن ز روی جانان مشکل بود جدایی
در دوستی نباید هرگز خلل ز دوری
اگر در میان جانان مهری بود خدایی
هر زر که خالص آید بریک عیار باشد
صد بار اگر در آتش او را بیازمایی
ای نور چشم بینا داری فراغت از ما
اما خوش بدین تمنا دایم که زان مایی
گر صحبتت فقیری جوید عجب نباشد
با عشق در نگنجد سلطانی و گدایی
مارا طمع نباشد پرسیدن و عیادت
از زلف خود نسیمی بفرست اگر نیایی
هر کار به بوی زلفت جان را نمی سپارد
در جان او نباشد بویی ز آشنایی
ای چون همام شهری افتاده در کمندت
زین بند کس نیابد تا جاودان رهایی
منابع
--------------------------------------------------
- تاریخ ادبیات در ایران ج۳ بخش ۲ صص ۷۱۳ - ۷۲۲
_ دانشمندان آذربایجان ، چ ۱۳۷۸ ، صص ۵۶۶ - ۵۶۹
- تاریخ ادبیات ایران ، بعد از اسلام تا پایان تیموریان صص ۴۵۶ و ۴۵۷
زندگینامه
دکتر ایرج نوبخت، مترجم و نویسنده معاصر در سال ۱۳۲۱ ه. ش.در تبریز به دنیا آمد. او مدرک لیسانس ادبیات فارسی را از دانشگاه تبریز و فوق لیسانس و دکتری تاریخ هنر را از دانشگاه استانبول دریافت کرد.
او در سال ۱۳۹۸ به کرونا مبتلا شده بود این بیماری باعث تشدید بیماری ریویاش شد. وی یک ماه وو نیم قبل از مرگ برای دیدن دخترش به آمریکا رفت.او تومور مغزی هم داشت و بعد از اولین جلسه شیمیدرمانی در روز سهشنبه ۱۴ بهمنماه .۱۳۹۹ ه. ش. در منزل فرزندش در آمریکا درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
کتاب ها:
۱.مجموعه داستان «یادداشتهای سبیل یک مرده»
۲.ترجمه «خانه خاموش»
۳. ترجمه«من یک درختم» اورهان پاموک،
۴. ترجمه«تاریخ عثمانی» اوزون چارشی لی در ۶ جلد
۵. ترجمه«۸۳۵ سطر» ناظم حکمت
منبع:
----------------------------------------------------
- خبرگزاری ایسنا ۱۶ بهمن ۱۳۹۹
محمد تبریزی فرزند عبدالحی از خوشنویسان قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری است. وی خطوط نسخ و ثلث و رقاع را خوش می نوشته و قطعات خوشنویسی به خط او موجود است. از جمله در کتابخانه توپقاپوسرای ترکیه در مرقع مالک قطعه ای از او که در ماه رمضان 806 ه. ق. کتابت شده وجود دارد.
منابع
-------------------------------------------------------
- احوال و آثار خوشنویسان ج 4 ص 1152
میرزا عرب تبریزی متخلّص به «ناصح» شاعر ادیب از سخنوران قرن یازدهم هجری. وی مقداری در اصفهان تحصیل نموده و سپس به تجارت پرداخت. مردی صالح و پرهیزکار بود و طبعش در شعر خالی از لطف نبود وفاتش قبل از سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) واقع شد.
این رباعی از اوست:
از عشق رسید کار هرکس به نظام
بی آتش عشقت هوس ها همه خام
در دل عشقت به که بود در سر عقل
در خانه چراغ به که مهتاب به بام
منابع
-------------------------------------------------------
- تذکره نصرآبادی، ج1، صص 180 و 181؛
- دانشمندان آذربایجان، ص369؛
- تذکره روز روشن، صص 790 و 791؛
- لغت نامه دهخدا: ذیل «ناصح تبریزی»، ص15
زندگینامه
علیرضا عباسی تبریزی ملقّب به �شاه نواز� از مفاخر عهد شاه عباس صفوی است. در انواع خطوط و نقاشی و تذهیب و طراحی استادی بی نظیر بوده و برخی از کتیبه های مساجد اصفهان که در عصر شاه عباس بنا شده است به خط اوست. سال وفاتش معلوم نیست.
او در تبریز شاگرد ملاّ محمّدحسین تبریزی و علاءالدّین محمّد بن محمّد تبریزی (معروف به علاء بیگ) بود. پس از آنکه سپاه عثمانی تبریز را تصرف کرد، وی از تبریز به قزوین رفت و در مسجد جامع آنجا به کتابت مشغول شد و قسمتی از کتیبه های آن مسجد و چند قرآن را در آنجا تمام کرد. او در سال 1001ق به خدمت شاه عباس درآمد و در زمره ندیمان مخصوص وی داخل شد و تا پایان عمر در زمره مقربّان شاه بود و در سفر و حَضَر همراه شاه عباس بود و مورد تفقد و عنایات ویژه او قرار داشت تا جائی که گاهی شاه پهلوی او می نشست و شمعی به دست می گرفت تا علیرضا در روشنایی آن کتابت کند.
در شرح حال او نوشته اند که به مقام و عظمت میرعماد نزد شاه عباس رشک می برده و غبطه می خورده و به واسطه احساس خطر از میر و از دست رفتن جایگاه خود نقشه قتل او را کشیده است. ولی در منابع دست اوّل صفوی چنین مسأله ای دیده نمی شود و علیرضا عباسی با داشتن آن مقام و نفوذ در دربار صفوی نمی توانسته از یک خوشنویس دیگر که از حشر و نشر و رفت و آمد به دربار شاه پرهیز می کرده خطری را احساس کند.
او در سال 1007ق پس از آنکه صادقی بیگ افشار از منصب کتابداری کتابخانه سلطنتی کنار گذاشته شد. به این منصب گماشته شد و تا سال 1025ق در قید حیات بود.
علیرضا عباسی در شعر و ادب هم دستی داشته و گاه اشعاری می سروده است از جمله:
تا خانه نشین شدی تو ای دُرّ خوشاب
پیوسته مراست از غمت دیده پر آب
من خانه دل خراب کردم ز غمت
تو خانه نشین شدی و من خانه خراب
قسمتی از کتیبه سردر کاروانسرای مجموعه گنجعلی خان به خط علیرضا عباسی -کرمان
آثار خوشنویسی
1. دو کتیبه فوقانی داخل مسجد شیخ لطف اللّه اصفهان به خط ثلث در سال 1025ق
2. کتیبه سردر مسجد شیخ لطف اللّه اصفهان به خط ثلث در سال 1012ق
ص: 669
3. کتیبه سردر باشکوه مسجد شاه [مسجد امام فعلی] اصفهان به خط ثلث، در سال 1025ق
4. کتیبه محراب مسجد مقصود بیگ در اصفهان به خط ثلث در سال 1011ق
5. کتیبه سردر عمارت عالی قاپوی قزوین به خط ثلث (که قسمتی از کتیبه فرو ریخته و تاریخ کتیبه مشخص نیست.)
6. کتیبه سنگی سردر کاروانسرای گنج علی خان کرمان در سال 1007ق
7. کتیبه ای در صحن عتیق آستان قدس رضوی به خط ثلث
8. کتیبه زیر گنبد حرم مطهر آستان قدس رضوی به خط ثلث بر روی خشت های طلا در سال 1016ق
9. کتیبه داخل بقعه خواجه ربیع در مشهد مقدس به خط ثلث (که قسمتی از کتیبه شامل تاریخ آن فرو ریخته است.)
10. کتیبه سنگی رباط خرگوشی در ندوشن یزد، به خط ثلث در سال 1023ق
11. کتاب «یوسف و زلیخا»یِ جامی که به خط نستعلیق در سال 980ق کتابت کرده و در کتابخانه آقای وحیدنیا در تهران وجود داشته است.
مرحوم استاد مهدی بیانی چندین قطعه از آثار خوشنویسی خط نستعلیق او را که بین سال های 1008 تا 1025ق نوشته شده است و در کتابخانه های سلطنتی سابق، ملک تهران) ، ملّی (تهران) ، آستان قدس رضوی، خزینه اوقاف استانبول، ملّی پاریس، عمومی لنینگراد (سن پطرزبورگ روسیه) ، بادلیان و چند مجموعه و کتابخانه خصوصی در تهران موجود است را معرفی کرده اند.
منابع
--------------------------------------------------------
- اعلام اصفهان ج4
- تذکره نصرآبادی، ج1، ص297؛
- تذکره ریاض الشعراء، ج3، ص487
- فرهنگ معین، ج5، ص1203؛
-دانشمندان آذربایجان، ص280؛
- ریحانه الادب، ج4، ص94؛
-تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان) ، صص 304-310؛
- الذریعه، ج9، ص757؛
- لغت نامه دهخدا، ذیل «عباسی»، ص45؛
- پیدایش خط و خطاطان، صص 180-187؛
- زندگانی شاه عباس اوّل، ج2، صص 53-57؛
- خوشنویسی در کتیبه های اصفهان، صص 35-38.
- گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 407 و 410 و 402 و 404 و 428 و 468.
زندگینامه
استاد حبیب الله چایچیان متخلص به " حسان " فرزند محمد حسین شاعر و مرثیه سرای معاصر ایران ، در سال 1302 ه. ش. در تبریز زاده شد. ششساله بود که همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد. چایچیان تحصیلات خود را در تهران در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند، سپس به استخدام بانک ملی ایران درآمد
نخستین شعری که سرود در 15سالگی و در رثای پدرش بود. چایچیان با تشویق مادرش، به سرودن اشعار در مدح و مرثیه ائمه(ع) پرداخت. وی پس از سفر به کربلا فقط به سرودن مدحهای آل علی(ع) پرداخت، و آثار دیگرش را در آتش افکند. اشعارش مورد توجه جامعه مذهبی ایران و پارسیزبانان قرار گرفت.
گلهای پرپر، خزان گلریز، باغستان عشق، سایههای غم، ای اشکها بریزید (جلد اول دیوان اشعار)، خلوتگاه راز (جلد دوم دیوان اشعار)، چهل حدیث جالب از علیبن ابیطالب(ع) و جلد سوم دیوان اشعار از جمله آثار او است.
وی کتاب «بَطَلَۀُ کربلا»، اثر «دکتر بنتُ الشّاطی» را با نام «زینب (سلام الله علیها) بانوی قهرمان کربلا» به فارسی ترجمه نمود.
فاطمه زهرا امابیها؛ مجموعهای از مطالب علامه امینی درباره حضرت زهرا(س) است که توسط وی گردآوری شد. زمانی که علامه امینی در نجف ساکن بود، نامههایی به او میفرستاده و او را شاعر اهل بیت خطاب میکرده است. کریم دستمالچی او را به عبدالحسین امینی معرفی کرده است. علامه امینی از کسانی است که چایچیان را مورد تحسین و تشویق قرار داد.
استاد چایچیان سرانجام در روز پنج شنبه 9 آذر 1396 ه. ش. از دنیا رفت و پیکر او از مقابل بیمارستان شهدای تجریش به سوی بهشت زهرا در تهران تشییع و در قطعه ۷۳ ، ردیف ۱۷۷ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
نمونه شعر
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود
امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می شود
امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می شود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی است
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می شود
امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می شود
امشب سر سرّ خدا، بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری می شود
ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
منابع
-----------------------------------------------------
- خبرگزاری تسنیم : 9 آذر 1396
-
عبدالله خان مذهب از هنرمندان تذهیب کار اهل تبریز بود که در قرن سیزدهم هجری زندگی می کرد. از آثار او تذهیب قرآنی است که به خط اسدالله شیرازی در سال 1270 ه. ق. کتابت شده و اکنون در کتابخانه کاخ موزه گلستان نگهداری می شود.
منابع
------------------------------------------------------
- دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام ص 368
حاج میرزا طاهر خوشنویس تبریزی، در سال 1306 قمری مطابق با 1268 ه. ش. در روستای هلق از توابع قرجهداغ چشم به جهان گشود. بنا به گفته خود وی در 3 سالگی به همراه پدرش به تبریز آمد و چون پدر وی علاقه زیادی به قرآن و خطاطی داشت فرزندش را در 5 سالگی به یادگیری کتابت قرآن تشویق کرد.
میرزا طاهر در سن 7 تا 10 سالگی به مکتب میرفت و پدرش نمونههایی از آثار خطاطان دیگر را برای یادگیری در اختیار میرزا قرار داده بود تا وی از روی آنها تمرین کند، چنانکه خود میرزا میگوید: در عرض این 3 سال قرآن را با خط نسخ تمام کردم که نوشته صفحات آخر بهتر از صفحات اول بود.
وی در 11 سالگی به مدرسه «حسن پادشاه» رفته و ضمن تحصیل، 4 جلد کتاب به درخواست یکی از کتابفروشیهای آن زمان کتابت کرده که چاپ شده بود. وی سپس اولین قرآن کریم را در سن 15 سالگی به مدت 4 سال نگارش میکند.
او در سن 17 سالگی تدریس خط را در مدارس ملی تبریز آغاز و پس از 5 سال در سمت دبیر خط دبیرستانهای تبریز رسماً کار خود را با اداره فرهنگ آغاز کرد، وی پس از 35 سال تدریس دولتی با 50 سال سابقه خدمت، در سال 1334 شمسی بازنشسته شد.
این استاد خوشنویسی در سال 1336 به خاطر بیماری آب مروارید در بیمارستان فارابی تبریز توسط مرحوم دکتر جهانشاهی که از شاگردان خودش بود تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از عمل دید چشم استاد بسیار پایین آمد تا جایی که فقط نور را تشخیص میداد از این رو کتابهایی که از سال 1336 به بعد توسط میرزا طاهر نگارش شد با دید یک چشم صورت گرفت.
استاد شهریار از دوستان میرزا طاهر بود و در حدود سالهای 1331 به بعد جهت یادگیری خط شکسته تحریری به منزل میرزا میرفت و 3 روز در هفته با هم بودند. حوالی سالهای 1332 شاهکار استاد شهریار یعنی حیدربابا با خط میرزا طاهر به چاپ رسید.
این استاد خط نسخ در مدت 50 سال سابقه فرهنگی شاگردان زیادی از صنوف مختلف مانند بازاری، فرهنگی، پزشک و دیگر مشاغل داشت که همگی به خطاطانی چیره تبدیل شدند..
وی 78 سال مشغول نوشتن بودند و حاصل این همه تلاش کتابت بالغ بر 250 جلد کتاب و 25 جلد قرآن کریم است.
او در عمر خود 6 دختر و یک پسر ایافت که دو دختر و یک پسرش در قید حیات هستند. «حبیب شهلافر» داماد میرزا طاهر است که وی هم خطاطی را پیش میرزا طاهر تعلیم دیده و امروز 3 جلد قرآن کریم و یک جلد مفاتیح و گلستان سعدی و دیوان حافظ از وی به یادگار مانده است.
او از خداوند خواسته بود چنانکه اولین قلم را از قرآن شروع کرده ، آخرین قلمش نیز به قرآن ختم شود و سرانجام دعایش مستجاب شد و قرآنی را که در سال 1351 شروع کرده بودند در اوایل سال 1354 و در سن 85 سالگی به اتمام رساند، روزی که این قرآن تمام شد به حدی او خوشحال بود که نماز شکر به جای آورد ، البته این قرآن چاپ نشده اما نسخه خطی آن نیز موجود است..
وی از نیمه سال 1354 به خاطر ضعف جسمانی و کهولت سن دیگر قادر به نوشتن نبود این ضعف حدود یک سال طول کشید تا سرانجام در روز 12 تیرماه 1355 ه. ش. درگذشت . در بزرگداشتی که آذرماه 1376 در تبریز برای میرزا برگزار شد، مقرر شد که قبر میرزا طاهر از تهران به تبریز انتقال یابد و نهایتاً در روز 10 بهمن 1384 قبر میرزا طاهر خوشنویس از تهران به مقبرةالشعرای تبریز انتقال یافت.
منابع
----------------------------------
- خبرگزاری فارس - روز 9 شهریور 1393 مطلب گزارش فارس از سرگذشت میرزا «طاهر خوشنویس»
ملّا محمّد باقر بن علی تبریزی، از علماء قرن دوازدهم هجری است. در اصفهان ساکن بوده و در تاریخ سه شنبه 20 ربیع الاول سال 1159ق جهت ملّا محمّد سعید بن ملّا ابراهیم گیلانی اجازه مرقوم داشته است.
اجازه قبل از مشیخه نسخه ای از «من لا یحضره الفقیه» است که ملّا محمّد سعید آن را در سال 1101 کتابت نموده است.
نسخه در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم به شماره 2726 موجود است . ُ
منابع
-------------------------------------------
- فهرست مرعشی، ج7، ص289؛
- تراجم الرجال، ج2، ص596.

زندگینامه
شیخ محمد تقی ملقب به " حجه الاسلام " و متخلص به " نیر " فرزند شیخ محمد مامقانی از علما و فقها و شعرای قرن سیزدهم هجری در سال 1248 ه. ق. در تبریز به دنیا آمد وی علوم عقلی و نقلی را در تبریز نزد پدرش و شیخ احمد نجفی و شیخ علی حائری خوئی و ملا حسین خسروشاهی آموخت و سپس به تدریس پرداخت. وى از مشاهیر فرقهى شیخیه در آذربایجان بود. او و پدرش از اولین كسانى هستند كه بر مسلك على محمد باب ردیه نگاشتند. در تبریز به دنیا آمد و در همان جا نشو و نما یافت و مقدمات را فراگرفت. سپس به نجف رفت. پس از فراگیرى فقه و اصول و حكمت و كسب فیض از محضر علما به تبریز بازگشت. او به واسطهى پدرش از شیخ احمد احسایى و نیز از شاگردان سید كاظم رشتى روایت كرده است. در خوشنویسى متبحر بود و با شعراى زمان خود از جمله: ادیبالممالك فراهانى، حاج فضلعلى مولوى متخلص به صفا، میرزا محمد ملا باشى طسوجى، حاج میرزا كاظم طباطبایى معروف به حاج وكیل، میرزا على منجم باشى و شریفالعلماى اصفهانى مصاحبت داشت. وی در تبریز در سال 1312 ه. ق. رگذشت و پیكرش به نجف منتقل و در وادىالسلام دفن شد. .
کتاب ها
1- مثنوی در خوشاب
2- کشف السبحات فی تحقیق الصفات
3- صحیفه الابرار فی مناقب الابرار
4- مفاتیح الغیب
5- اللآلی المنظومه
6- اللآلی المنثوره
7- آتشکده
8- علم الساعه
9- لمح البصر
10- نصره الحق
11- الالفیه
12- فسوه الفصیل
13- دیوان اشعار
منابع
-----------------------------------------------------
منتخب معجم الحکما ص58
ریحانه الادب ج2 ص 24
سخنوران آذربایجان ص 655
مکارم الآثار ج4 ص 1337
بایزید بن ابراهیم تبریزی از خوشنویسان هنرمند قرن نهم هجری است. خط نسخ را خوش می نوشته است. وی نسخه ای از مثنوی معنوی را در سال 851 ه. ق. به خط نسخ کتابت نموده است. این نسخه در کتابخانه آیت الله صدوقی در یزد موجود است.
منابع
-----------------------------------------------------------
- فهرست نسخه های خطی کتابخانه صدوقی یزدی ص62
مولانا قاسم بیک تبریزی از مشهورترین صحافان و مجلدان قرن دهم است.که در تبریز زندگی می کرده و کارش مورد ستایش هنرمندان بوده و قاضی میر احمد منشی قمی در کتاب گلستان هنر فصلی در ستایش او دارد. وی پس از اشغال تبریز به دست عثمانی به تبریز آمده و در آنجا ساکن گشته و در سال 1000 ه. ق. به مرض طاعون درگذشته است.
منابع
------------------------------------------
- گلستان هنر صص 158-160
- دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام ص539
زندگینامه
شمس الدین ابوالفتح تبریزی متخلص به جرعه از خوشنویسان و شاعران قرن سیزدهم هجری است. دیوان او قریب شش هزار بیت شعر دارد كه مشتمل بر قصاید، غزل، قطعه، رباعى و مسمط است . او در دیوان خود ناصرالدین شاه و اتابك اعظم و چند تن از رجال قاجار را مدح گفته است . ی اسلامی موجود است . وی خط نستعلیق را خوش می نوشته و تا سال 1273 ه. ق. زنده بوده است .
سروده ها
1- دیوان اشعار نسخه ای از دیوان او به شماره ی 9069 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است .
2- خسرو و شیرین که شامل 1500 بیت است و ناتمام مانده است .
آثار
1- «كلیّات» قاآنى که در سال 1273 ه. ق. در تبریز چاپ سنگی شده است.
2- «جهان نما» که در سال 1257 ه. ق. در تبریز چاپ سنگی شده است .
منابع
----------------------------------------
- الذریعه ج9 ص193
- فهرست مختصر نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ص365
محمّد رضا بن محمّد مقیم تبریزی عباس آبادی، از خوشنویسان هنرمند قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. در خط نستعلیق نزد ابوتراب اصفهانی مشق کرد و در اصفهان به کتابت مشغول شد. او در ماه رجب 1089ق به دستور شاه سلیمان نسخه ای ناتمام از «جامع الحکایات» را که نورالدّین محمّد لاهیجانی آنرا کتابت کرده و موفق به اتمام آن نشده بود را کتابت کرده و به پایان رساند که در کتابخانه سلطنتی سابق موجود است.
او برادر شاعر و خوشنویس هنرمند میر سیّد علی خان جواهر رقم است. محمّد رضا در خوشنویسی از سرآمدان عصر خویش و در صفای نیت و تهذیب اخلاق و حسن خلق کم نظیر بود. او در سال 1118ق در اصفهان وفات یافته و در مزار بابا رکن الدّین (تخت فولاد) اصفهان مدفون شد.
منابع
------------------------------------------------
- احوال و آثار خوشنویسان، ج3، ص725.
محمدحسین لقمانادهم ملقب به لقمانالدوله و معینالاطبا پزشک ایرانی در سال ۱۲۵۸ ه. ش. در تبریز به دنیا آمد. او نزد پدر، لقمان الممالک تبریزی، پزشکی یاد گرفت و شهرتش از شهر تبریز گذشت و محمد علی شاه او را به دربارش فراخواند.
وی که ملقب به معین الاطبا شده بود در جریان استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس تعدادی از آزادی خواهان زندانی در باغ شاه را فراری داد و خودش نیز به فرانسه رفت. در سال ۱۹۰۸ در آنجا مدرک دکترای پزشکی گرفت و در بازگشت طبیب مخصوص احمد شاه شد و لقب لقمانالدوله را از او دریافت کرد. او سال ۱۲۹۷ مدرسه طب را تاسیس کرد و بعدها وقتی دانشگاه تهران تاسیس شد و شروع به کار کرد اولین رئیس دانشکده پزشکی آن شد.
در سال ۱۳۳۸ ه. ق به اتفاق دکتر حکیمالدوله (محمدحسن لقمانادهم برادر کوچکترش و وزیر بهداری کابینه دکتر مصدق جزو همراهان احمدشاه در سفر اروپا بود و در بازدید از انستیتو پاستور، احمدشاه را به تأسیس چنین بنگاهی در ایران تشویق کرد و برای این کار دکتر منارد فرانسوی را استخدام و به ایران آورد. در سال 1295 ه. ش ریاست طب مدرسه دارالفنون را به عهده گرفت و پایه و اساس دانشکده پزشکی را پي ريزی نمود؛ كلاس طب را از دارالفنون مجزا و تبديل به مدرسه طب كرد. او نخستین رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بود. در سال ۱۳۱۲ شمسی به سمت پزشک مخصوص رضاشاه منصوب شدند. در سال ۱۳۱۷ از ریاست دانشکدهٔ پزشکی و خدمات رسمی دولتی به دلیل بیماری کناره گیری کرد. در سال ۱۳۲۸ به پاس خدمات ۵۰ ساله ایشان از طرف وزارت فرهنگ، دانشگاه تهران و فرهنگستان ایران جشنی در تالار فرهنگ برپا شد و در این جشن به ایشان نشان همایونی و نشان دانش اعطا گردید.
دهخدا و بهار نیز در مدح او اشعاری سرودهاند. در تهران خیابانی به نام او نامگذاری شده بود که پس از انقلاب به خیابان باقریکماسایی تغییر نام داد.
وی در اول آبان ماه سال ۱۳۳۰ ه. ش. در ۷۲ سالگی در تهران درگذشت و در قبرستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
منابع
------------------------------------------
- ویکی پدیا دانشنامه آزاد اینترنتی
احمد رسولزاده هنرمند کم نظیر گویندگی و دوبله ایران سال 1309 ه. ش. در تبریز متولد شد، او از سال1332 به طور حرفهای به کار دوبله مشغول شد.
او در فیلم سینمایی "عمرمختار " به جای آنتونی کویین صحبت کرده است.
این پیشکسوت دوبله به جای هنرپیشگانی مانند اورسن ولز در فیلمهای«تابستان گرم و طولانی» و «مردی برای تمام فصول»،«لایونل باریمور»(جدال درآفتاب)، رالف ریچاردسن (دکترژیواگو) صحبت کرده است.
از جمله فیلمهای ایرانی که رسولزاده در آن گویندگی کرده است، میتوان به «آخرین تک سوار»، «تصویر آخر»، «مادیان» و «رسول پسر ابوالقاسم» میتوان اشاره کرد. این پیشکسوت دوبله، مدیریت دوبلاژ فیلمهای مطرحی چون «پدرخوانده»،«بن هور»، «تابستان گرم و طولانی» ،«جدال در آفتاب» ،«وداع با اسلحه» و «فرار بزرگ » را برعهده داشته است.
او صدای نسبتا ثابت محمدعلی کشاورز در عمده آثارش بوده است و همچنین بجای جمشید مشایخی هم در برخی از فیلمها صحبت کرده است. علاوه بر دوبله، او گویندگی برنامههای مستند متعددی را بر عهده داشته که از جمله آنها، سلسله برنامه مستند حیات وحش ایران است.
استاد احمد رسولزاده هنرمند توانا که چند سالی بود از بیماری "پارکینسون" رنج میبرد، صبح 19 دی ماه 1393 ه. ش. در بیمارستان "ایرانمهر" تهران درگذشت.
- صدای جاودان ایران زمین ، استاد احمد رسول زاده در آپارات
منابع
-----------------------------------------------
زندگینامه:
ابراهیم آبادی بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ، در روز ۲۴ امرداد ۱۳۱۳ ه. ش. در محله کوچه باغ تبریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در تبریز و متوسطه را در تهران انجام داد. در همان دوران دبیرستان شدت علاقه اش به بازی در تئاتر روز به روز افزون تر شد. بالاخره به كلاس های تئاتر هنرهای زیبای كشور كه بوسیله مربیان خارجی برای تربیت مربیان تئاتر در مدارس تشكیل شده بود امتحان داد و قبول شد. در یكسال تحصیل زیر نظر پروفسور داویدسون و كوتكیم بی موفق به اخذ پایان نامه شد و به هنرستان هنرپیشگی رفت. آنجا زیر نظر اساتیدی مانند: مرحوم گرمسیری، سارنگ، حاتمی موفق به تمام كردن هنرستان و بعد از آن برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در كشور چكسلواكی «پراگ» پس از آموزش زبان وارد آكادمی هنرهای دراماتیك شد و بعد از ۵ سال بعنوان كارگردان تئاتر و بازیگر فارغ التحصیل گردید. و به ایران بازگشت و همزمان در تئاترهای حرفه ای نیز كار كرد. پس از ۱۴ سال به ایران بازگشت و در اداره برنامه های تئاتر در سمت كارشناسی ارشد و كارگردان تئاتر استخدام شد و به مراكز استان های كشور رفت كه از آن جمله: ۷ سال در ارومیه، ۱ سال در گرگان و ۸ سال در تبریز عزیمت كرد كه در همه آن شهرها كلاس ها و گروه های تئاتر تشكیل و قریب ۶۰ نمایشنامه در این سه مركز به وسیله گروه های تشكیل یافته به اجرا درآمد. وی مدتی هم در هنرستان هنرهای زیبای تهران زیر نظر پروفسور داویدسون فعالیت کرد. او در سال ۱۳۷۲ به دریافت درجه بازنشستگی نائل شد. ضمناً او چندین بار ناظر جشنواره تئاتر در تهران و شهرستان ها بوده است. چهار دوره جزو هیئت برگزار كننده جشنواره شهیدان محراب در تبریز بوده و برای شركت كنندگان كلاس تئاتر فشرده به مدت یك ماه ترتیب داده است. چهار دوره عضو شورای مركزی انجمن بازیگران سینمای ایران در خانه سینما بوده و چهار دوره داور فیلم های سینمای ایران در جشن خانه سینما بوده كه هنوز هم فعالیتش ادامه دارد. کرد. او در تئاتر به بازیگری ، کارگردانی و نمایش نامه نویسی پرداخت ولی در تلویزیون و سینما فقط به عنوان بازیگر فعالیت داشت. آبادي همسر مليحه ابراهيمي (بازيگر سينما) مي باشد.
وی سرانجام در روز ۹ آبان ۱۳۹۸ ه. ش. ساعت 16:15 در بیمارستان آراد تهران بر اثر ریوی و مشکلات تنفسی درگذشت. و پس از تشییع در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
آثار او به عنوان بازیگر تئاتر :
۱.سارای
۲.بازگشت
۳.غصه ها قصه شدند
۴. آن سوی رودخانه
۵.حقه باز
۶.خشایارشاه
۷.رونوشت برابر اصل
۸.هملت
۹.بازرس
۱۰.بلبل سرگشته
۱۱.حشره ها
۱۲.دشمن مردم
۱۳.دوازده صندلی سیاه
۱۴.اوای خاموش

آثار او به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون
۱- ديوار (۱۳۸۶)
۲ - صد سال به اين سالها (۱۳۸۶)
۳ - هر چي تو بخواي (۱۳۸۵)
۴ - از دوردست (۱۳۸۴)
۵ - قلقلك (۱۳۸۴)
۶ - من بن لادن نيستم (۱۳۸۳)
۷ - توكيو بدون توقف (۱۳۸۱)
۸ - مرباي شيرين (۱۳۸۰)
۹ - همسر دلخواه من (۱۳۷۹)
۱۰ - آسمان پرستاره (۱۳۷۸)
۱۱ - بوي كافور، عطر ياس (۱۳۷۸)
۱۲ - موميايي3 (۱۳۷۸)
۱۳ - بدلكاران (۱۳۷۶)
۱۴ - پشت ديوار شب (۱۳۷۶)
۱۵ - دنياي وارونه (۱۳۷۶)
۱۶ - ابراهيم (۱۳۷۵)
۱۷ - تعطيلات تابستاني (۱۳۷۴)
۱۸ - توطئه (۱۳۷۴)
۱۹ - مرد نامرئي (۱۳۷۴)
۲۰ - يحيي (۱۳۷۴)
۲۱ - بوي خوش زندگي (۱۳۷۳)
۲۲ - حسرت (۱۳۷۳)
۲۳ - مي خواهم زنده بمانم (۱۳۷۳)
۲۴ - همه دختران من (۱۳۷۲)
۲۵ - تماس شيطاني (۱۳۷۱)
۲۶ - مرد ناتمام (۱۳۷۱)
۲۷ - آپارتمان شماره 13 (۱۳۶۹)
۲۸ - ملك خاتون (۱۳۶۹)
۲۹ - همه يك ملت (۱۳۶۹)
۳۰ - پرواز پنجم ژوئن (۱۳۶۸)
۳۱ - دزد عروسك ها (۱۳۶۸)
۳۲ - عبور از غبار (۱۳۶۸)
۳۳ - پنجره (۱۳۶۷)
۳۴ - عروسي خوبان (۱۳۶۷)
۳۵ - گراند سينما (۱۳۶۷)
۳۶ - ايستگاه (۱۳۶۶)
۳۷ - ردپايي بر شن (۱۳۶۶)
۳۸ - بايكوت (۱۳۶۴)
۳۹ - زنگها (۱۳۶۴)
۴۰ - زائر خلف (۱۳۶۳)
منابع
- دانشنامه دانش گستر ج۱ ص۸و۹
- سایت اینترنتی سوره سینما
-سایت اینترنتی ویستا
|
|