|
مشاهیر ایران و اسلام
|
||
زندگینامه :
حسین بیگ تبریزی متخلص به " خروشی " از شاعران قرن یازدهم هجری است. او و برادرش محمد تقی سلطان از بزرگان تبریز و مورد اعتماد شاه عباس بزرگ بودند . برادرش به خاطر شاعت و مردانگی در جنگ با عثمانی ها در آذربایجان مرتبه سلطانی یافت و در یکی از منطق آذربایجان والی شد.
حسین بیگ در تبریز بود و سپس به اصفهان رفت و آنجا ساکن شد و از طرف او به عنوان سفیر به دربار جهانگیر پادشاه هند در گلکنده رفت و آن را به خوبی انجام داد تا جایی که جهانگیر سفارش او را به شاه عباس کرد. خروشی در سال ۱۰۲۶ ه. ق. از آن ماموریت بازگشت. پس از بازگشت از امور دولتی کناره گرفت و مصاحبت با شاعران و دانشمندان و عارفان را اختیار کرد. گاهی شعر می گفت و بیشتر به سرودن قصیده می پرداخت.
در " منتخب اللطایف " به اشتباه نام او را حسن بیگ نوشته است.
نمونه شعر :
پیر مغان اگر قدحت پر نمیدهد
بستان و دم مزن که تهی از اشاره نیست.
*
گر جام خالیت بدهد پیر می فروش
بستان و دم مزن که تهی از اشاره نیست
*
دردخواهم که جهان بر دل من سرد کند
هر کجا دست نهم بر دل خود درد کند
*
هرگز ز بد جهان خروشی نزدیم
دادیم به دل دوزخ و جوشی نزدیم
رباعی
هرگز ز بد زمان خروشى نزنیم
داریم به دل دوزخ و جوشى نزنیم
گر آتش فاقه مان كند خاكستر
ما حلقه ى لب بر در گوشى نزنیم.
*
رباعی
یکچند در زهد چو احباب زدیم
آخر نقبی به گنج نایاب زدیم
تا شبهه ز تسبیح و ردا برخیزد
بردیم بمیخانه و بر آب زدیم
*
منابع
-------------------------------------
- تذکره عرفات العاشقین ج ۲ص ۱۲۶۶.
- تذکره نصرآبادی ، تصحیح وحید دستگردی ص ۷۵.
- سفینه خوشگو ص ۲۱۹.
- منتخب اللطایف ص ۲۵۹.
- دانشمندان آذربایجان ، چاپ اول صص ۱۴۵ و ۱۴۶.
- قاموس الاعلام ج۳ ص ۲۰۳۷.
- الذریعه ج ۹ ص ۲۹۲.
- فرهنگ سخنوران ص ۱۸۹.
- صبح گلشن ص ۱۵۱.
- کاروان هند ج ۱ ص ۳۳۴ و ۳۳۵.
- تذکره شعرای آذربایجان ج ۲ صص ۲۰۱ - ۲۰۳.
- سخنوران آذربایجان صص ۳۳۵ و ۳۳۶.
- مفاخر آذربایجان ج ۳ صص ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷.
- مخزن الغراب ج ۲ ص ۹۴.
- اثر آفرینان ج ۲ ص ۳۲۶.
|
|