|
مشاهیر ایران و اسلام
|
||
زندگینامه
خواجه همام الدین علاء تبریزی ، از شاعران برجسته قرن هفتم هجری در سال ۶۳۶ ه. ق به دنیا آمد.
وی از معاصران و ندمای خواجه شمسالدین محمد صاحبدیوان جوینی بود. نزد خواجه نصیر طوسی به تحصیل علم پرداخت. او همچنین از محضر مولانا قطبالدین شیرازی استفاده برد و از اقران او به حساب میآمد. گویند قطبالدین کتاب "مفتاحالمفتاح" خود را به خواهش او تألیف نمود. پس از طی این مدارج علمی مدتی به وزارت آذربایجان رسید و بعد با خواجه شمسالدین به روم سفر کرد.
وی در ادبیات ، شعر و انشاء و حسن خط متبحر بود و به عربی و فارسی شعر میگفت. از جمله ممدوحان او را میتوان خواجه شمسالدین صاخبدیوان ، خواجه شرفالدین هارون جوینی ، رشیدالدین فضلالله ، علامه نجمالدین عبدالغفار ، سلطان احمد تگودار ، غازانخان ، سلظان محمد خدابنده و مولانا قطبالدین شیرزای را نام برد. او در شعر از شعرائی چون سنایی و انوری و نظامی و سعدی ، که با او معاصرو معاشر بودند ، پیروی میکرد.
وی در اواخر عمر منزوی گشت و از مال و منصب اعراض نمود ، سپس به مکه رفت و بعد از مراجعت طریقهٔ صوفیه را پیش گرفت و مرید شیخ سعید فرغانی گردید. وی در سال ۷۱۴ ه. ق. در تبریز درگذشت و درمقبرهٔ الشعراء ، نزدیک مزار بابا مزید ، به خاک سپرده شد و به گفتهٔ بعضی از تذکرهها در خانقاهی که خود ساخته بود دفن گردید. در مورد سال تولد و مرگ او بین تذکرهها اختلاف است.
۱.تقریظی بر "توضیحات" خواجه رسیدالدین ، به نثر
۲. "دیوان" شعر ، مشتمل بر قصاید و قطعات و غزلیات ورباعیات و مثنویات ، از جمله یک مثنوی بر وزن "حدیقهٔ الحقیقهٔ" سنایی ، در تحقیق و تهذیب ، متجاوز از پانصد بیت و مثنوی "صحبت نامه" به وزن "خسرو و شیرین" نظامی؛ به نام خواجه شرفالدین هارون ، در سیصد و هشتاد و سه بیت.
نمونه شعر:
دانی چگونه باشد از دوستان جدایی
چون دیده یی که ماند خالی ز روشنایی
سهل است عاشقان را از جان خود بریدن
لیکن ز روی جانان مشکل بود جدایی
در دوستی نباید هرگز خلل ز دوری
اگر در میان جانان مهری بود خدایی
هر زر که خالص آید بریک عیار باشد
صد بار اگر در آتش او را بیازمایی
ای نور چشم بینا داری فراغت از ما
اما خوش بدین تمنا دایم که زان مایی
گر صحبتت فقیری جوید عجب نباشد
با عشق در نگنجد سلطانی و گدایی
مارا طمع نباشد پرسیدن و عیادت
از زلف خود نسیمی بفرست اگر نیایی
هر کار به بوی زلفت جان را نمی سپارد
در جان او نباشد بویی ز آشنایی
ای چون همام شهری افتاده در کمندت
زین بند کس نیابد تا جاودان رهایی
منابع
--------------------------------------------------
- تاریخ ادبیات در ایران ج۳ بخش ۲ صص ۷۱۳ - ۷۲۲
_ دانشمندان آذربایجان ، چ ۱۳۷۸ ، صص ۵۶۶ - ۵۶۹
- تاریخ ادبیات ایران ، بعد از اسلام تا پایان تیموریان صص ۴۵۶ و ۴۵۷
|
|