|
مشاهیر ایران و اسلام
|
||
زندگینامه:
سید حسین رضوی مشهدی متخلص به " خالص " از شاعران اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. اصلش از اصفهان بود. او کهین برادر میرزا باقر وزیر قورچی و از سادات رضوی است.پس از فوت برادرش سفری به حج رفت و سپس راهی هند شد و در زمان عالمگیر به هند رسید و با دختر فضایل خان میر سامان ( میر منشی پادشاه) ازدواج کرد و به یاری روح الله خان یزدی میر بخشی وارد کارهای دولتی شد و به دیوان صوبه ی بهار منصوب شد و از طرف شاه عالم بهادر شاه به لقب " امتیاز خان " ملقب گردید.
وی سرانجام آهنگ سفر عتبات عالیات کرد و از راه خشکی به سر حد ایران و هند رفت و از راه دهلی و لاهور به مولتان رسید. در سیوستان بود که خدایار خان عباسی مرزبان سند بر اموال او طمع کرد و به اشاره ی خواجه حسین خان کوکلتاش ، ناظم مولتان در سال ۱۱۲۲ ه. ق. جمعی را فرستاد و او را کشتند. میر عبدالجلیل بلگرامی ماده تاریخ قتل او را چنین نوشته است :
" آه آه امتیاز خان "
کتاب ها :
۱. " دیوان خالص مشهدی " حدود سه هزار بیت که مخلص خان فرزند بخشی عالمگیر پادشاه، بر آن دیباچه نوشته است.
نمونه شعر :
به هر حالت کسی را همتم محروم نگذارد
کفم گر بود خالی، بوسه دادم دست سائل را
*
کی شویم آزاد از قید خودی چون عنکبوت
بعدِ مردن هم به دام خود گرفتاریم ما
*
تا نخوانند، مشو سبز به هر انجمنی
که نباشد به چمن قدر، گل خودرو را
*
دیوانه به راهی رود و طفل به راهی
یاران! مگر این شهر شما سنگ ندارد
*
همت هرکس به قدر وسعت احوال اوست
آب چندین چشمه از یک چشمه ی پل می رود
*
لطف حق را کرد بر ما ظلمت عصیان غضب
آب دریا را شب تاریک آتش می کند
*
بِه لب آشنا نکردم، قدحِ شرابْ بی تو
که نشد زِ آتشِ مِی، جگرم کباب بی تو
دلِ دیگرم کَرم کُن، شبِ هجر چون سرآید
بِه چِه کار آید آن دِل، که نشد خراب بی تو؟
تو زِ گلْسِتان چو رفتی، زِ گدازِ بوتهٔ گُل
دلِ بلبلی ندیدم، که نگشت آب بی تو
بِه تو هم رسیده باشد، که دو روزه عمر عاشِق
بِه فنایِ خویش دارد، چِه قدَر شتاب بی تو
زِ جداییِ تو جانا، شدم آن قدر مکدّر
که زند طپانچه بر من، ورقِ کتاب بی تو
شده عمرها که شَب ها، همه خوشدِلیم ازین است
تو وُ خوابِ نازْ بی من، من وُ پیچ وُ تاب بی تو
تو بِه بزمِ باده خواران، اگر ای جوان نیایی
زِ چِه آبرو برآید، زِ سبو شراب بی تو؟
چِه شود که خوار گردد، زِ جداییِ تو خالص
شده خار در نظرها، گُلِ آفتاب بی تو
*
منابع
----------------------------------------
- مجمع النفایس صص ۷۸ - ۸۰.
- صحف ابراهیم صص
- نتایج الافکار ص ۲۲۰- ۲۲۲.
- منتخب اللطایف ص ۲۶۴.
- مطلع الشمس ج ۲ ص ۴۳۰.
- تذکره شمع انجمن ص
- صبح گلشن ص ۱۴۹.
- مقالات الشعرا صص ۱۸۸ - ۱۹۳.
- سرو آزاد ص ۱۳۹.
- تذکره حسینی ص ۱۲۱.
- کلمات الشعرا ص ۷۹.
- فرهنگ سخنوران ص ۱۸۳.
- الذریعه ج ۹ ص ۲۸۴.
- قاموس الاعلام ج ۳ ص ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸.
- لغت نامه دهخدا ج ص
عبدالمجید مشهدی متخلص به " خُرّم " مشهدی ، از شاعران هنرمند قرن سیزدهم هجری است.
گویا زادگاهش شهر مشهد است. از مشهد به یزد رفت و در آنجا به تحصیل علوم پرداخت و در مدت زمان كوتاهى از علوم متداول فارغ التحصیل شد. به نوشته میرزا هلاکو قاجار وی در تذهیب هنرمندی ماهر بوده و بدان پیشه روزگار می گذرانده است. برخی تذکره نویسان نامش را عبدالحمید نوشته اند که درست نیست.
نمونه شعر :
ز کوی یار سفر می کنم ولی به ندامت
چرا که جان ز کفش می رم برون به سلامت
*
نگرفته آتش از چه پر مرغ نامه بر
گویا نبسته نامه ی ما را به پر هنوز
*
نه با جاهش جهان گردد مقابل
نه با قدرش فلك گردد برابر
بود جاه این همه سبحان ذی الملك
بود قدر این همه اللَّه اكبر
*
منابع
---------------------------------------------
- گنج شایگان ، چاپ سنگی ، ص ۱۷۱ - ۱۷۴.
- تذکره انجمن خاقان ص ۵۰۱.
- سفینه المحمود ج ۲ ص ۶۱۵.
- مصطبه خراب ص ۵۱.
- تذکره مجمع الفصحاء ج ۴ ص ۲۴۷ و ۲۴۸.
- تذکره حدیقه الشعراء ج ۱ ص ۵۶۳ و ۵۶۴.
- تذکره شبستان ص ۱۰۲.
- الذریعه ج ۹ ص ۲۹۲.
- فرهنگ سخنوران ص ۱۸۸.
- اثر آفرینان ج ۲ ص ۳۲۵.
زندگینامه
محمد اقدسی مشهدی ، از شاعران قرن دهم هجری است. او در مشهد زاده شد . فخرالزمانى، زادگاه وي را سبزوار ذكر كرده است). سال ولادت وي دانسته نيست، اما از آنجا كه درگذشت او را در 26 سالگى نوشتهاند ؛ ولادت وي مىبايست در 976ق/1568م باشد.
اقدسى در اوايل جوانى هجويهاي سرود و آنرا به جنونى قندهاري نسبت داد، اما پس از برملا شدن آن از بيم جان گريخت. گويند به عتبات رفت و در آنجا توبه كرد و اشعاري در مدح امامان سرود و پس از بازگشت در اوايل سلطنت شاهعباس (سل 996- 1038ق/1588-1629م) به قزوين رفت و به دربار وي راه يافت و هم در آنجا با كسانى چون تقىالدين اوحدي صاحب عرفات العاشقين آشنا شد و در زمرة دوستان وي درآمد. سپس راهى اصفهان و شيراز شد و در اين دو شهر نيز همراه با اوحدي، حكيم شفايى و ميرجنونى در مجالس مباحثه و مشاعره شركت مىكرد. بار ديگر در شيراز به سبب برخى اشعارش خشم مردم را برانگيخت و اينبار به اشارة اوحدي از مهلكه جان به در برد و به زيارت عتبات رفت و در 1001ق به اصفهان بازگشت و سپس به قزوين رفت و در سال ۱۰۰۲ ه ق در آنجا درگذشت و به خاک سپرده شد.
با آنكه عمر اقدسى چندان نپاييد كه در شاعري به كمال رسد، اما اشعار وي تحسين بسياري از تذكرهنويسان را برانگيخت. از جمله ركنالدين مسعود كاشانى در مجموعة خيال مثنوي زيبايى در ستايش از اقدسىسروده، و در يكى از ابيات آن ماده تاريخى نيز براي درگذشت شاعر داده است، كه براساس اين ماده تاريخ " زعالم اقدسى رفت " .
از اقدسى افزون بر ابيات پراكنده كه در تذكرهها موجود است، ساقىنامة دلنشينى نيز برجاي مانده كه در آن شرحى كوتاه از مجلس طرب شاه عباس صفوي آمده است. ابيات اين ساقى نامه آكنده از استعارهها و صور خيال بديع است. متن كامل آن در تذكرة ميخانه تأليف فخرالزمانى قزوينى و به كوشش احمد گلچين معانى در تهران (1340ش) چاپ شده است.
*
نمونه شعر :
به پای خروشان دل شکسته ی کیست
که این صدا به صدای جرس نمی داند
*
ز غمت چنان شد که صبا نمی تواند
به تبسم نهانی لب غنچه باز کردن
سر قاتلی بنازم که ز کثرت ملائک
به جنازه ی شهیدش نتوان نماز کردن
*
دل جدا از گلشن کویت گل پژمرده است
دیده بی نظاره ی رویت چراغ مرده است.
منابع
--------------------------------------------------------------------
- عرفات العاشقین ج ص
- تذكرة ميخانه صص ۲۳۵ - ۲۴۱.
- هفت اقلیم ج ۲ ص ۲۱۹ و ۲۲۰.
- تذکره آتشکده ج۲ ص ۴۶۲ و ۴۶۳.
- تذکره الشعراء غنی ص ۱۶.
- تذکره شمع انجمن ص ۹۵.
- سفینه خوشگو ، بخش دوم ص ۷۳.
- " اقدسى مشهدي "، احمد گلچین معانی ، نشرية فرهنگ خراسان، مشهد، 1339ش، س 3، شم 1
- - دایره المعارف بزرگ اسلامی ج ۹ ص
- تاریخ ادبیات در ایران ج ۵ ص ۸۳۲ - ۸۳۸
- الذریعه ج ۹ ص ۸۷.
- اثر آفرینان ج ۱ ص ۲۷۸.
- تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى ص ۵۱۷
زندگینامه
سیدحامد حسینی ملقب به «راوُش» از شاعران معاصر در سال ۱۳۵۹ ه. ش. به دنیا آمد.
وی که بالغ بر دو دهه در میان شاعران کرج به بالندگی شعری خود میاندیشید، در دهه ۸۰ به شهرش، مشهد آمد. او پس از این به سرودن شعر و طبع سه مجموعه شعر که اغلب شعرهای آیینی است پرداخت؛ از جمله میتوان به مجموعه شعر «گناه درختان لخت» اشاره کرد.
وی همچنین سرایش اشعار آیینی خود را با شعری در وصف حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آغاز کرده بود، در ابتدا در قالبهای مختلف به سرایش شعر اقدام میکرد تا اینکه نذر کرد فقط برای حضرت فاطمه زهرا ( س) شعر بسراید.
وی سرانجام پس ابتلا به بیماری کبدی و عوارض آن به بیماری کرونا نیز مبتلا شد و در روز ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ه س درگذشت و پیکرش به مشهد منتقل و در قطعه هنرمندان بهشت رضا در مشهد به خاک سپرده شد.
کتاب ها :
نمونه شعر:
آنقدر در کمین نگاهت رصد شدم
تا عاقبت منجمّی ات را بلد شدم
آموختم ستاره ی چشمت چگونه است
قانع شدی نیامده مثمر ثمر شدم ؟
آدم که نیستم به دلم پس هوس بریز
حوّا ! برای سیب هوایت سبد شدم
در معرض کشاکش مهتاب روی تو
چیزی شبیه واقعه ی جزرو مد شدم
کشف بزرگ من ملکوت مسیح توست
مصلوب بیگناه به حکم حسد شدم
از فرش تا به عرش تو کوبیدنم ، نشد
در زیر پای ضربه ی چشمت نمد شدم
دیروزها که خوب تر از من نبود پس
چی شد ؟ چرا برای تو امروز بد شدم ؟
تا سر زنی شبی به من ای عشق مرده ام
بالای قبر وهم تو سنگ لحد شدم
آنچه در آفرینش زهرا دخیل شد
سیب بهشتی و زغب جبرئیل شد
مریم گزید از رطب شاخه زمین
اما امین گزیدنیاش هم اصیل شد
از بیشمار طنطنه وصفتان، غزل
در بند بند غایب بحر الطویل شد
قلبت شکست مرغ ابابیل تو – علی –
محبوس در سقیفه اصحاب فیل شد
کعبه چهارضلعی فرزندهای توست
با سقفی از شما مکعب مستعطیل شد
اندازه بیخدا، به خدا عشق من کم است
هر چیز در برابر حدت قلیل شد
مادر! ذبیح نام توام چون حسینیام
قربانتان که حامدتان اسماعیل شد»
*
منابع
------------------------------------
- خبرگزاری کتاب ایران ایبنا ، ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
همدمی مشهدی از شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است. وی به وسیله حرفه ی کاسه گری گذران زندگی می کرد.و در مشهد ساکن بود.
این مطلع از اوست :
بی رخت ماتم غمی دارم
ماتمی و چه ماتمی دارم.
منابع
---------------------------------------
- ترجمه مجالس النفائس ص 79 .
لغت نامه دهخدا ج ۱۵ ص ۲۳۵۳۷.
زندگینامه
زهرا فلکی از شاعران معاصر خراسان در سال 1328 ه. ش. در مشهد به دنیا آمد. از کودکی به شعر و ادب علاقمند شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش ادامه داد و به دانشسرای راهنمایی رفت . پس از پایان تحصیل به شیراز رفت و در مدارس آنجا به تدریس پرداخت. مجموعه اشعار او هنوز به چاپ نرسیده است.
نمونه شعر
ساقی امشب تو بیا باز به مهمانی ما
پر کن از باده ی می ساغر پنهانی ما
شاهدان حرم عشق در این دیر فنا
فاش گویند ز درد دل ویرانی ما
در نهانخانه ی دل بلبل سرمست کنون
نغمه سرداد به همراه غزلخوانی ما
منابع
------------------------------------------------
- فرهنگنامه زنان پارسی گو ص 640
سایر مشهدی معروف به «سایرا» از شعراء و خوشنویسان قرن یازدهم هجری. از مشهد به اصفهان آمد و در این شهر ساکن شد. در تکیه حیدر واقع در چهارباغ اصفهان ساکن بود و با درویشی و قناعت روزگار می گذراند. او خط نستعلیق را خوش می نوشت و از راه کتابت امرار معاش می کرد. در شعر و ادب نیز دستی توانا داشت. «دیوان سایرا مشهدی» نزد استاد حسن وحید دستگردی موجود بوده است.
سال وفاتش معلوم نیست اما مسلما تا سال 1083ق (سال تألیف تذکره نصرآبادی) زنده بوده است.
از اوست:
هر نفس دل در شکنج غم سرودی می کند
های های گریه ام آهنگ رودی می کند
من نمی دانم که دل می سوزد از غم
یا جگر آتش افتاده است در جایی و دودی می کند
منابع
--------------------------------------
- تذکره نصرآبادی، ج1، ص489؛
- کاروان هند، ج1، ص532؛
- قصص الخاقانی، ج2، ص83؛
- کلمات الشعراء، ص46؛
- تذکره آتشکده: بخش دوم، ص468؛
- تذکره شمع انجمن، ص314؛
- احوال و آثار خوشنویسان، ج1، ص229؛
- تاریخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، ص161.
زندگینامه
میرزا محمّد زکی مشهدی متخلّص به «ندیم»، شاعر و ادیب قرن دوازدهم هجریاست. او در زمان شاه سلطان حسین صفوی در خدمت محمّد زمان خان بیگدلی سپهسالار خراسان و محمّد قلی خان بیگدلی وزیر اعظم دیوان اعلی بود. پس از آن به اصفهان آمده و همزمان با پیدایش نادرشاه ملازم و هم صحبت او شد. هنگامی که نادرشاه به بغداد لشکر کشید، از خدمت نزد او استعفا کرده و در نجف اشرف ساکن شد و سرانجام در سال 1163ق در آنجا وفات یافت.
کتاب ها
1. «دیوان ندیم مشهدی»
2. «مثنوی دُرّ نجف»
3. «مثنوی تسبیح کربلا»
نمونه شعر
رباعی
در خاک نجف «ندیم» آسوده بخواب
اندیشه مکن ز پرسش روز حساب
جایی که بدل به سرکه گردد می ناب
بی شبهه گنه شود مبدّل به ثواب
منابع
----------------------------------------------------
- تذکره آتشکده: نیمه دوم، صص 655 و 656؛
- تذکره غنی، ص134؛
- الذریعه، ج9، ص1180 و ج19، ص142؛
- ریحانه الادب، ج6، ص160؛
- لغت نامه دهخدا: ذیل «ندیم مشهدی»، ص415؛
- مجمع النّفایس، ص119.

استاد هاشم شکوهی از شاعران معاصر در سال 1312 ه. ش. در خانواده ای متدین در مشهد به دنیا آمد و در همان زمان کودکی، نزد عارف بزرگ شیخ علی کاشانی ملقب به فرید الاسلام و نیز مدتی هم در محضر مرحوم آیتالله حبیباله گلپایگانی درس اخلاق را فرا گرفت و بیشترین تأثیر وی از عارف و شاعر دلسوخته حیدرآقا تهرانی معروف به شیخ معجزه بوده است.
از این شاعر دلسوخته پس از سالها مجاهدت و تلاش در راه ادبیات آیینی و ارادت به ساحت اهل بیت(ع) سه جلد کتاب با عنوان " تا آستان قرب رضا " ، " منظر دلها" و " آیینه حکمت" به چاپ رسیده است. شاعر نام کلی " شکوه شعر" را برای این 3 جلد برگزیده است.

او پس از مدتی بیماری در 15 دی 1394 ه. ش. از دنیا رفت.
این شعر او در بین شاعران و محفل های مذهبی زبانزد و مشهور بوده است :
چون به عزا خانهاش پا نِهی آهسته نِه
بال ملایک بود فرش عزای حسین
خنده کنان میرود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا کند گریه برای حسین
منابع
----------------------------------------------
- پایگاه اطلاع رسانی مشرق : 15 دی 1394
|
|